اولين دندان پر كردن و عصب كشي
باور كردني نبود اون روزي كه دخمل را بردم دندانپزشكي من و خانم دكتر از تعجب شاخ درآورده بوديم از خانمي آدرينا اما من مطمئن بودم كه بعد توي خونه آدرينا داستانهاي خودش را داره اما همين كه جلوي مردم و خانم دكتر آبرو داري كرد دمش گرم آفرين و صد آفرين .... خلاصه هرچقدر بيرون در نشستيم ديديم انگار كار آدرينا تمام شدني نيست رفتم داخل و يك سر و گوشي آب دادم ديدم عينه فرشته هاي كوچولو روي يونيت خوابيده بود نگو خانم دكتر ديده بود كه اين دختر ما زيادي خانمه يك دانه هم براش عصب كشي كرده بود ..... آفرين مامان قشنگم ...
نویسنده :
مامان ندا
8:24