میهمانی پنج شنبه شب
امروز هم مثل روزهای قبل یک دختر خانم گل گلاب صبح از خواب بیدار شد و وقتی مامانش رفت سرکار در کنار مامان بزرگ عزیز و عمه مهربانش تا ظهر که مامان برگرده بمونه .
وقتی رسیدم خونه و با هم نهار خوردیم یک خواب حسابی دوتایی زیر کولر کردیم و بعد هم بیدار شدیم و رفتیم به قول تو آب شو شو ....
تا برای میهمانی آماده شویم میهمانی که باید به جاجرود می رفتیم ویلای یکی از دوستان تولد .
خیلی خیلی دور بود نه جاجرود نزدیک قله کوه بود خیلی خسته شدیم تا رسیدیم .
تو هم پا به پای ما آدم بزرگهای تا نزدیک صبح بیدار بودی چند باری خوابیدی اما باز بیدار شدی .
جیگر طلای مامان قربونت برم که اینقدر نفسی به خدا ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی