آدرينا شريفآدرينا شريف، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه سن داره

آدرينا يعني عشق مامان و بابا

شام دیشب

1390/4/30 13:07
نویسنده : مامان ندا
479 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب شب جالبی بود شما روزش خیلی خوب استراحت نکرده بودی و خیلی خوابت می آمد به همین دلیل همه اش در حال بهانه گیری بودی خلاصه اینکه پدر من و بابات را در آوردی ............

niniweblog.com

حمامت کردم بعد هم تازه بدنت شل شده بودی و فقط دلت می خواست بخوابی اما اما اما مگر تا ما را خواب نکنی می خوابی امان از شما فسقلی ها ...............

niniweblog.com

شام را آماده کردم  و برای شما هم سوپ درست کردم اما اصلاً دلت نمی خواست لب به سوپ بزنی ما برای خودمان فیله مرغ و ناگت سرخ کردیم که شما هم دلت می خواست از آنها نوش جان کنی که تا به حال هم نخورده بودی و اصلاً برایت خوب نیست اما اینقدر بد اخلاق بودی که نمی شد خیلی با هات سر به سر گذاشت به همین دلیل من هم اجازه دادم که یک مقدار خیلی کم بخوری و تو هم اینقدر با مزه می خوردی که بیا و ببین البته بعد از آن هم به هر بدبختی بود کل سوپت را به خوردت دادم ..........

niniweblog.com

موقع خواب هم که چراغها را خاموش کردیم تا بخوابیم اول شیطونیت شده بود ، هر روز که کم می خوابی شبش هم بدتر می خوابی ............

niniweblog.com

بعضی روزها که من دیرتر می رسم خونه دختر نازنین مامان با بابا حمیدش می آید دم درب و از سرکوچه پشت فرمان که می بینمت دلم می خواهد بال در آرم و بغلت کنم ............

niniweblog.com

تو هم وقتی من را می بینی از دور می گی مامان مامان و خودت را در آغوشم رها می کنی و تا شب فقط به من می چسبی ............

niniweblog.com

دیشب نوبر چسبیدنهایت بود واقعاً‌ یک لحظه هم از من جدا نشدی و فقط بغل من بودی .............

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)