مشهد بهمن 92
برای اولین بار من و شما دختر گلم با هم رفتیم خونه مامان اعظم مشهد تا الان هر بار که رفتیم یا بابا حمید بود یا مامان اشرف و شقایق خلاصه اینکه در کل خوش گذشت در کنار شما .
عزیز دل مامان ولی خیلی هم اذیتم کردی جیگر گریه های شبانه مانند نوزادی هایت شب از ساعت ١ تا ٤ صبح اشک ریختی و من دیگه نمیدانستم باید چی کار کنم اما مطمئن بودم که بهانه بابات را می گرفتی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی