چشم زدن
حالا ديگه واقعا به اين موضوع ايمان آوردم كه مامان ها بيشتر از همه بچه ها را چشم مي زنند چون خيلي دوستشان دارند و از روي مهر مادري حرفي مي زنند كه ...
چند شب پيشتر از خانمي ات با بابا حميد نشستيم و تعريف كرديم و كرديم و كرديم ...
اون شب چنان حالي از ما گرفتي دقيقا برگشته بودي به نوزاديهات و همه اش بهانه هاي جور واجور مي گرفتي ...
من واقعا گيج شده بودم كه بايد چي كار كنم كه اينقدر گريه نكني و كمي آرام بشي فقط هم بهانه بود و بس ....
حالا ديگه هرگز ار شما تعريف نمي كنم ولي يواشكي خيلي خيلي "خانمي "....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی